دسته‌ها
صفحه اول وبلاگ مربیگری

راهنمای سریع برای تجزیه و تحلیل سریع ویدیوها در شرایط رقابت

ابتدا یک هشدار به دقت در نظر بگیرید که آیا ارزش انجام تجزیه و تحلیل سریع ویدیویی را دارد یا خیر. با یک مربی بی تجربه یا ناامن، تحلیل ها ممکن است منجر به از بین رفتن تفکر تاکتیکی خود و مربی شود. تمرکز و آماده شدن خوب برای مسابقه مهمتر از خیره شدن به فیلم ها و عقب بردن چیزهایی است که لزوماً مربوط به مسابقه نیستند. به یاد داشته باشید که شما نمی توانید هیچ تحلیل ژاکت را قبل از مسابقه برای ورزشکار توضیح دهید، پیام باید بتواند در سه دستورالعمل عملی مشخص خلاصه شود، که ورزشکار معتقد است می تواند و می تواند در مسابقه اجرا کند. از سوی دیگر، ساخت تحلیل ها را می توان به صورت خشک تمرین کرد و ساخت آن ها و انتقال نتایج به سرعت توسعه می یابد. تنها چیزی که برای تمرین نیاز دارید یک اتصال اینترنتی فعال و کاغذ و خودکار است.

در این مقاله، استفاده از آنالیز ویدئویی در لیگ های نوجوانان و جوانان را تشریح کرده ام. برای بزرگسالان، وضعیت بسیار متفاوت است، زیرا منطق رتبه G 20 ورزشکار برتر جهان را حداکثر در دور دوم قرار می دهد. در مورد این حریفان، تجزیه و تحلیل سریع نتایج کافی را به همراه ندارد، اما تجزیه و تحلیل عمیق تر از قله ها و ویژگی های خاص کلاس وزن باید در درازمدت از قبل در خانه انجام شود تا بتوان از آن در تمرینات استفاده کرد. و برنامه ریزی آن

این وضعیت مطمئناً برای همه مربیانی که در G-Games حضور داشته اند آشناست. لیست ها در نیمه شب از راه می رسند و حریفان دورهای افتتاحیه یکسری نام های ناشناخته هستند. زنگ بیداری قبل از هفت است و وضعیت انتخاب دشوار است. آیا باید بخوابم یا شروع به تماشای ویدیوهای مخالفان در اینترنت کنم. مهمترین و بهترین توصیه در این مقاله این است: بخواب. وقتی به خوبی استراحت می کنید، می توانید بهترین کمک را به ورزشکاران کنید.

وقت صبح خوب است. وزن کشی، لباس ورزشکاران و هر چیز دیگری که بخشی از صبح مسابقه است وجود دارد. از لحظات بیکاری به نفع خود استفاده کنید. حریفان را از داده‌های تکواندو، جستجوی گوگل و سپس ویدیوهای یوتیوب مرور کنید. سعی کنید تصویری از پیشینه تجربه حریف ایجاد کنید، نتیجه گیری به عنوان مبنایی برای تجزیه و تحلیل عمل می کند.

ابتدا حریف را از روی ظاهر کلی او قضاوت کنید. تاکتیک اساسی چیست، چه موقعیت هایی را هدف قرار می دهید و چه ناحیه ای ناراحت کننده است. از چارچوب تاکتیکی خود استفاده کنید، که می دانید چگونه آن را به گونه ای فرموله کنید که حریف شما بتواند آن را درک کند. در مرحله بعد، من مدل خود را ارائه خواهم کرد که متناسب با درک خودم از مسابقه باشد، که می توانید از آن به عنوان نقطه شروع در کار خود استفاده کنید.

مناسب ترین یا حداکثر دو کلیپ موجود را انتخاب کنید. سعی کنید تا حد امکان مطالب جدید پیدا کنید. اگر مقاومت حریف در یکی از ویدیوها با نوع حریف شما مطابقت دارد، از آن استفاده کنید. مسابقاتی را که در آن حریف حریف برتر 5-10 جهان است را قطع کنید. در این ها، مرد ضعیف اغلب یک تاکتیک مخصوص مسابقه ایجاد می کند که با آن سعی می کند برنده شود و مسابقه سبک مسابقه خود را توصیف نمی کند.

ابتدا تن سنجی و خصوصیات بدنی ورزشکار را بررسی می کنم. از اینجا شروع می کنم تا به فاصله ها و ریتم اصلی مسابقه فکر کنم. معمولاً مسابقه در چهار فاصله اصلی انجام می شود که من آن ها را کوتاه (تقریباً 40 سانتی متر کلینچ)، نیم فاصله (تقریباً 40 سانتی متر)، فاصله پایه (تقریباً متر بین پاهای جلو) و فاصله طولانی (تقریباً) می نامم. فاصله اولیه + تقریباً 30 سانتی متر). بسته به دسته های وزنی، البته سانتی متر به فاصله ها اضافه یا کم می شود.

سپس مسافتی را می گذرانم که حریف در آن خوب است، یعنی امتیاز می گیرد و بهترین دفاع را می کند. و از همه مهمتر حریف چگونه به مسافت هایی که می خواهد می رسد. بنابراین تا کنون، حرکت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این مهم ترین و اغلب پربارترین مرحله است، زیرا یافتن فرصت ها در جنبش اغلب آسان تر است.

در مرحله بعد راه حل های موقعیتی را مرور می کنم که از کدام پا استفاده کنم، از کدام تکنیک و چگونه وضعیت را نتیجه گیری کنم. علاوه بر این، مهم است که شرکت کننده امتیاز یا امتیازی را کسب کند یا خیر. شما باید بدانید که چگونه تکنیک های سازنده و تکنیک های راه حل را تشخیص دهید و ترکیب آنها را درک کنید.

در نهایت، من یک راهپیمایی برای دفاع انجام می دهم. اشتباهات کجاست، چرا ورزشکار امتیاز از دست می دهد. تماشای کل مسابقه مهم است. برای مثال، اگر حریف در موقعیتی نسبت به گرفتن اخطار حساس است، باید بتوانید از آن استفاده کنید.

یکی از جنبه هایی که هر از گاهی مطرح می شود، گاهی اوقات نه، ریتم درونی مسابقه است. برخی از شرکت کنندگان قادر به تغییر ریتم هستند، برخی دیگر اینگونه نیستند. شروع محتاطانه یا تهاجمی برای برخی مهم است، در حالی که برخی می توانند موقعیت ها و مسابقات را در آخرین ست تغییر دهند. شما باید بتوانید ریتم را در یک جمله به مربی خود منتقل کنید.

دستورالعمل کلی این است که به دنبال تکرارها و یافتن فرصت در آنها باشید. گاهی اوقات بهتر عمل می کند، گاهی اوقات بدتر. مهم است که به تجزیه و تحلیل ویدیو اهمیت زیادی ندهید. این کمک خوبی است، اما تاکتیک ها باید بر اساس نقاط قوت حریف ساخته شود و به هیچ وجه بر اساس اتفاقات یک یا چند ویدیو نیست.

دسته‌ها
وبلاگ مربیگری عمومی

یادگیری مهارت های بدنی و سبک های مختلف تدریس از دیدگاه مربی تکواندو

چگونه یک فرد مهارت های حرکتی جدید را یاد می گیرد؟

انسان اولین مهارت های حرکتی خود را قبل از تولد می آموزد و پس از ورود به دنیا، این روند مانند سایر یادگیری ها به شدت تسریع می یابد. نوزادان، کودکان نوپا و خردسالان مانند اسفنج‌هایی هستند که اطلاعات و مهارت‌ها را از محیط اطراف خود جذب می‌کنند و سعی می‌کنند این مهارت‌ها را با موفقیت‌های متفاوت به کار ببرند و آن‌ها را به چیزهایی که قبلاً آموخته‌اند پیوند می‌دهند. به عنوان مثال، کودکی که به طور مداوم راه رفتن را یاد می‌گیرد، سعی می‌کند تعادل خود را حفظ کند و هر لغزشی عملکرد را به سمت اجرای صحیح اصلاح می‌کند. شایان ذکر است که کودک نیازی به آموزش واقعی کلامی یا حتی تکراری بصری ندارد، اما فرآیند یادگیری خود تقویت کننده است. البته تشویق، کمک و پاداش احتمالی والدین مغرور باعث تسریع یادگیری می شود.

به‌طور ساده، فرآیند یادگیری تا حد زیادی یکسان است، چه یادگیری راه رفتن یا تکنیک ضربه‌های دور.

اول از همه، یادگیرنده به نوعی از عملکرد حرکتی، بصری، کلامی یا ترکیبی از این مدل ها نیاز دارد. کودکی که راه رفتن را یاد می‌گیرد، مدت‌هاست ضبط والدینش را تماشا می‌کند و انگیزه این که بتواند خودش هم همین کار را انجام دهد، آشکار است. حرکت به میزان قابل توجهی سرعت می‌گیرد، درک چیزها آسان‌تر است و والدین به وضوح در مورد شرکت‌ها هیجان‌زده می‌شوند. از طرف دیگر، یک علاقه‌مند به تمرین ضربه‌ی دور، دستورالعمل‌های شفاهی را از مربی در مورد مراحل مختلف و اجرای ضربه دریافت می‌کند. تقریباً بدون استثنا، یک مدل بصری از ضربه تمام شده نیز روایت را دنبال می کند. توجه و انگیزه سرگرم کننده برای یادگیری مهارت های جدید به طور قابل توجهی باعث تسریع یا کندی یادگیری این مهارت می شود. مربی و محیط عملیاتی در این زمینه بسیار تعیین کننده هستند.

در حال حاضر در طول مدل، یک طرح کلی از عملکرد در ذهن یادگیرنده شکل می گیرد و سیستم عصبی که مسیر حرکت مورد نظر را کنترل می کند فعال می شود. هنگام یادگیری مهارت های جدید، اتصالات عصبی جدید در مغز ایجاد می شود و در همان زمان، موجودی که آموخته می شود به چیزی که قبلاً آموخته شده است مرتبط می شود. به عنوان مثال، یک ضربه چرخشی تقریباً مشابه ضربه جلو است، در این صورت اعصاب ایجاد شده با مهارت از قبل آموخته شده نیز به یادگیری مهارت بعدی کمک می کند. مرحله جعل هویت عمدتاً پردازش ناخودآگاه است، اما هدایت توجه و تمرکز به موضوعی که باید آموخته شود، البته یادگیری را تا حد زیادی تسریع می کند، در حالی که تضعیف توجه مانع یادگیری می شود. کودکی که راه رفتن را یاد می‌گیرد، اگر حافظه کاری بیش از حد بارگیری شود، مثلاً با محرک‌های تلویزیون نزدیک، سقوط می‌کند، همانطور که عملکرد یک یادگیرنده یک لگد دور اگر در مرحله یادگیری به استراحت بعدی نوشیدنی فکر کند، مختل می‌شود.

پس از اینکه مغز و سیستم عصبی روی عملکرد نوعی مدل کار شد، یادگیرنده آن را در عمل امتحان می کند. بچه‌های کوچک دائماً در حال انجام آزمایش‌هایی در مورد چگونگی رفتار بدن هستند و مثلاً تغییر مرکز ثقل روی تعادل چگونه تأثیر می‌گذارد. به طور مشابه، یادگیرنده ضربه دور ممکن است با بی حوصلگی اجرا را چند بار امتحان کند در حالی که هنوز توسط مربی آموزش داده می شود. ضروری ترین مرحله همه یادگیری ها، به ویژه مهارت های حرکتی، انجام آن توسط خودتان است. برای مثال، یادگیری ضربات گرد با خواندن مراحل این تکنیک در یک کتاب، بسیار چالش برانگیز است، اگرچه غیرممکن نیست. برای مثال آموزش تصویرسازی بر این اساس است. در این حالت مرحله ساخت واقعی کنار گذاشته می شود و آموزش کاملا بر اساس تصاویر ذهنی و ایجاد ارتباطات عصبی از این طریق است.

پس از اجرای حرکتی، یادگیرنده بازخورد فوری از بدن خود در مورد کیفیت عملکرد دریافت می کند. کودک کوچکی که راه رفتن را یاد می‌گیرد، هنگام تصادف متوجه اثرات آن می‌شود و در تلاش بعدی به طور خودکار عملکرد را اصلاح می‌کند. به طور مشابه، یادگیرنده ضربه چرخشی بلافاصله متوجه می شود که ضربه چه حسی دارد و در نهایت پا در کدام جهت ختم می شود. یک یادگیرنده در مراحل اولیه یادگیری هنوز نمی تواند بازخورد بدنی را به خوبی درک کند یا درک کند که چگونه بر کیفیت عملکرد تأثیر می گذارد. از طریق تمرین و تکرار، مهارت های خود انعکاس رشد می کند و یادگیرنده بیشتر و بیشتر قادر به تجسم کامل عملکرد خود، کاستی های احتمالی و تغییرات مختلف است. بازخورد در مورد عملکرد البته توسط مربی و همتایان نیز ارائه می شود.

یادگیرنده بازخوردها را در ذهن خود با یک مدل جدید از عملکرد صحیح ترکیب می کند و چرخه از نو شروع می شود. این است که چگونه مهارت از طریق چرخه ای شکل می گیرد که توسط تکرارها و بازخوردها شکل می گیرد. اتصالات عصبی و ویژگی های فیزیکی مورد نیاز برای اجرای مهارت توسعه می یابد و باعث می شود که عملکرد به طور مداوم آسان تر و خودکارتر تکرار شود. در مرحله اولیه آموزش ضربه چرخشی، یادگیرنده هنوز باید روی هر یک از اجزای فرعی ضربه به طور جداگانه تمرکز کند و بخش بزرگی از حافظه کاری باید برای خود اجرا ذخیره شود. از سوی دیگر، علاقه‌مندی که هزاران ضربه چرخشی انجام داده است، اجرا را تقریباً به‌طور خودکار در نسخه‌های مختلف می‌داند و می‌تواند آن را با سایر موجودات آموخته شده ترکیب کند، برای مثال یک حرکت مسابقه یا بخشی از دنباله‌های ضربه. ورزشکاران برتر کاری را که انجام می دهند بدون زحمت و آسان جلوه می دهند، حتی در موقعیت های سریع. اجراها طوری آموزش داده شده اند که بطور خودکار و اتصالات عصبی آنقدر قوی باشند که ظرفیت عملکردی به میزان قابل توجهی برای عملکردهای دیگر ذخیره شود.

یادگیری مهارت های حرکتی در دوران کودکی شدیدتر است، اما حتی در بزرگسالی، می توانید مهارت های جدید را به دست آورید، هرچند آهسته تر. به همین دلیل، زمانی که فصل حساسیت در اوج است، کودکان باید تا حد امکان مهارت های بدنی مختلف را تمرین کنند.

یادگیری مهارت های فیزیکی همیشه یک فرآیند اجتماعی است

تقریباً تمام یادگیری ها همیشه کم و بیش یک فعالیت اجتماعی است و به ویژه در مراحل اولیه یادگیری، بر نقش محیط و معلم تأکید می شود. یادگیری پدیدارشناختی، حل مسئله، یادگیری اکتشافی و یادگیری مبتنی بر تکلیف از گرایش‌های قوی در بحث آموزشی در دهه‌های اخیر بوده‌اند و روش‌های آنها در تربیت بدنی و ورزش کاربرد فراوانی داشته است. ایده اصلی این است که مسئولیت یادگیری بیش از پیش به خود یادگیرنده منتقل می شود و روش های یادگیری به جای انتقال غیرفعال اطلاعات بیشتر و بیشتر در مورد انجام کارها هستند. با این حال، ضروری است که یادگیرنده بدون پشتوانه یا ابزارهایی که به طور کلی می‌توان با آن‌ها یادگیری را آموزش داد، فوراً به سمت عمقی پرتاب نشود. مثلا. انعکاس کاربردهای مختلف ضربات دور خانه در گروه‌های کوچک می‌تواند یک کار یادگیری خوب باشد، اما اگر تمرین واقعی ضربه دور خانه هنوز در یک مرحله باشد، نتایج ضعیف خواهد بود. یادگیرندگان قادر نیستند مهارتی را که هنوز تمرین می کنند با سایر نهادها و یا درک تغییرپذیری در روش های عملکردی مرتبط کنند.

مربی، یادگیرنده و محیط کار یک کل را تشکیل می دهند که مرکز آن مهارت های فیزیکی قابل یادگیری است.

همه عوامل مثلث در موقعیت های مختلف درجات مختلفی از تأثیر را دارند. به عنوان مثال، یک سرگرمی جوان تازه کار به طور قابل توجهی به حمایت بیشتری از یک مربی در یادگیری یک مهارت جدید نیاز دارد تا یک سرگرمی بزرگسال با تجربه. به همین ترتیب، یک مبتدی به یک محیط عملیاتی روشن و پشتیبانی کننده برای یادگیری نیاز دارد، در حالی که یک کنکر می تواند یک تمرین مستقل و حمایت کننده یادگیری را حتی در خانه با راهنمایی یک مربی انجام دهد.

خود یادگیرنده با معطوف کردن توجه و تمرکز خود به آموزش و خود عملکرد، بر نتیجه فرآیند یادگیری تأثیر می گذارد. یادگیری با نگرش فعال و کنجکاو نسبت به مهارت آموخته شده و محیط عملیاتی تسهیل می شود. این را می توان برای مثال در پرسیدن سوالات اضافی از مربی و در ارتباط فعال با دوستان تمرینی مشاهده کرد. زمانی که یادگیرنده آگاهانه خود را در حالت ذهنی پذیرا و باز قرار می دهد، می توانید از تمرین بهره بیشتری ببرید.

محیط عملیاتی شامل به عنوان مثال فضای تمرین، تجهیزات آموزشی و رفقای تمرینی. یک فضای خوب تمرینات همه کاره را امکان پذیر می کند و به خودی خود جعبه ابزار مربی را محدود نمی کند. فضای خوب را نیز می توان در صورت نیاز محدود یا گسترش داد. تجهیزات آموزشی جامع گزینه های بیشتری برای اجرای تمرینات می دهد و به جهت دهی توجه و یافتن راه های صحیح انجام تمرینات کمک می کند. به عنوان مثال، کودکی که یک ضربه چرخشی را تمرین می‌کند، ممکن است مسیر این تکنیک را زمانی که هدف ضربه‌ای داشته باشد تا توجه خود را به آن معطوف کند، بهتر درک کند. به همین ترتیب، آموزش دوستان و همسالان زمانی به یادگیری مهارت های ورزشی کمک می کند که همه نسبت به موقعیت تدریس و موضوعی که باید یاد بگیرند نگرش مثبت داشته باشند.

مربی مسئول برنامه ریزی تمرین و هدایت اجراست. فراگیران فوق و محیط عملیاتی به عنوان شرایط مرزی برای تمرین عمل می کنند. شایستگی اصلی یک مربی توانایی شناسایی سطح آغازین فراگیران یا گروه و برنامه ریزی تمرین به گونه ای است که به بهترین نحو در خدمت اهداف یادگیری آنها باشد. چالش در اینجا البته تفاوت های فردی در گروه آموزشی است.

تمرین ها باید به اندازه کافی چالش برانگیز باشند، در این صورت اتصالات عصبی جدید ایجاد می شود و مهارت هایی که باید آموخته شوند به موجودیت های بزرگتر مرتبط می شوند. تمرین بیش از حد آسان و یکنواخت منجر به به اصطلاح یادگیری بیش از حد می شود، یعنی تمرین دیگر فقط به صورت حاشیه ای توسعه نمی یابد و توانایی به کارگیری مهارت در موقعیت های جدید را افزایش نمی دهد. درعوض، تمرین‌هایی که بسیار دشوار هستند، انگیزه یادگیرندگان را از بین می‌برند، زمانی که این مهارت با توجه به دانش فعلی ممکن به نظر نمی‌رسد. بهترین نتایج زمانی حاصل می شود که تمرینات آسان و دشوار در یک تمرین واحد ترکیب شوند و نه همیشه حتی به صورت خطی از آسان به دشوار. به عنوان مثال، یک تمرین ضربه‌های دور را می‌توان طوری برنامه‌ریزی کرد که همیشه پس از دوره تکنیک، مهارت ضربه زدن به عنوان بخشی از یک کل دشوارتر، مانند تکنیک مسابقه از یک حرکت، به کار گرفته شود. پس از این، با دیدگاهی کمی جدید به مرحله تکنیک برمی گردیم.

حرفه ای بودن یک مربی همچنین شامل دانستن ویژگی های خاص ورزش خود و توانایی به کارگیری سبک های مختلف تدریس برای ارائه بهترین اهداف آموزشی است.

ویژگی های خاص تکواندو به عنوان ورزش و سرگرمی ورزشی

قوانین و الزامات فنی ورزش، شرایط مرزی تمرین و در نتیجه فرهنگ تمرینی منحصر به فرد در ورزش را تشکیل می دهد. البته در سطح پایه، فرهنگ های آموزشی می تواند بسیار متفاوت باشد، برای مثال بین باشگاه ها یا مربیانی که به سبک های مختلف تدریس می کنند.

الزامات ورزشی تکواندو میدان عمل بسیار گسترده و باز را تشکیل می دهد. فقط یک باشگاه می تواند تمرین کند:

  • تکنیک های اساسی
  • سری کسب و کار
  • تکنیک ضربه زدن
  • مسابقه تکواندو
  • خرد کردن
  • مهارت های دفاع شخصی
  • حرکات آکروباتیک و آزاد
  • مهارت های فیزیکی عمومی
  • طیف گسترده ای از خواص فیزیکی

تطبیق پذیری را باید بیشتر به عنوان یک فرصت دید تا یک تهدید، اگرچه گاهی اوقات دامنه ورزش و فراوانی مباحث آموزشی ممکن است باعث سردرد شود. درک این نکته ضروری است که محیط گسترده، مبنایی را فراهم می کند که از طریق آن تخصص در مسابقات رقابتی، به عنوان مثال، اجرا می شود. تقریباً بدون استثنا، با ارائه بستری متنوع و محرک و تأکید بر تخصص در سنین بالاتر، بهترین نتایج از طریق تخصصی شدن دیرهنگام حاصل می شود. تکواندو به خوبی اجازه تخصص دیررس را می دهد. طیف مهارت‌های اولیه و ویژگی‌های بدنی که باید انجام شود به قدری گسترده است که ورزش‌های جانبی در کنار آن مورد نیاز نیست، اگرچه این نیز یک نقطه ضعف نیست. کودکان و نوجوانان باید در تمام جنبه های ورزش آموزش ببینند و تشویق شوند تا در هر دو شکل مسابقه شرکت کنند، اگر رقابت اصلاً انگیزه ای برای علاقه مندان ایجاد می کند. در سنین پایین‌تر، می‌توان تمرکز را به عنوان مثال، تمرینات رقابتی فشرده‌تر تغییر داد، اما به شرطی که آموزش اولیه با دقت کافی انجام شده باشد.

کل را می توان با اندیشیدن به مهارت های اساسی و ویژگی های فیزیکی به عنوان مرکز اصلی آموزش و تخصص به عنوان بخشی از این کل درک کرد. تصویر یک تصویر است و موجودیت پیچیده را به این صورت به تصویر نمی‌کشد.

سبک های مختلف تدریس در تکواندو

سبک تدریس، روش های اجرایی انتخاب شده توسط مربی در اجرای تمرین را توصیف می کند. سبک های آموزشی تقریباً متفاوتی را می توان مقایسه کرد، به عنوان مثال. بر این اساس که تمرکز فعالیت مربی، یادگیرنده یا شاید محیط عملیاتی و زمینه اجتماعی باشد. الگوی سنتی تدریس در هر دو دنیای مدرسه و ورزش، طرفداری از سبک‌های معلم محور بوده است، که در آن نقش مربی یا معلم مرکزی است و یادگیرندگان در نقش نسبتاً منفعل گیرنده قرار دارند. تکواندو نیز از این نظر مستثنی نیست. در یک تمرین سنتی تکواندو، مربی مدل‌ها را نشان می‌دهد، دستورالعمل‌ها را می‌دهد و سپس سرعت را به سبک فرمان صدا می‌زند در حالی که زبان‌آموزان تکنیک‌ها را به صورت هماهنگ اجرا می‌کنند. در بخش های کاربردی تر، مربی از قبل نحوه اجرای برنامه را تعریف می کند و کارآموزان سعی می کنند آن را مطابق مدل تکمیل کنند.

جنبه خوب سبک های آموزشی مربی محور این است که به محیط عملیاتی و اجرای تمرین کمک می کند تا به صورت کنترل شده و طبق برنامه حرکت کند. علاوه بر این، فراگیران مدل‌ها و ابزارهای آماده‌ای را دریافت می‌کنند که امکان تکمیل و کاربرد مستقل مهارت را در آینده فراهم می‌کند. به همین دلیل، سبک های آموزشی تحت هدایت مربی به ویژه برای آموزش گروه های ابتدایی و گروه های آموزشی کودکان مناسب است.

با این حال، یک رویکرد قوی تحت رهبری مربی دارای این عیب است که به طور کامل تفاوت های فردی یادگیرندگان، سطوح شروع یا مهارت های خود تنظیمی را در نظر نمی گیرد. دانش‌آموزان سریع‌تر و ماهرتر نمی‌توانند به اجراهای چالش‌برانگیزتر حرکت کنند، در حالی که دانش‌آموزان ضعیف‌تر ممکن است از سورتمه بیفتند. به همین ترتیب، تفکر مستقل فراگیران و توانایی کاربرد مرتبط با مهارت ممکن است بر پایه نازکی باقی بماند، و در یادگیری شدید و عملکرد مهارت عمدتاً به مربی، دستورالعمل‌ها و ریتم بیرونی مرتبط است. به عنوان مثال، رقیبی که با سبک فرماندهی آموزش دیده است ممکن است متوجه شود که قادر به اجرای یک مدل راه حل خوب تمرین شده در رقابت نیست، زمانی که زمینه از یک محیط آشنا به محیط دیگری تغییر می کند.

از سوی دیگر، سبک‌های تدریس یادگیرنده‌مدار، از این ایده شروع می‌شوند که یادگیرندگان در نهایت همیشه مسئول یادگیری خود هستند و مؤثرترین راه یادگیری، آزمایش و انجام دادن است. در آموزش یادگیرنده‌محور، از وظایف مختلف و حل مسئله استفاده می‌شود که در این صورت فراگیران باید خودشان انتخاب و راه‌حل‌ها را انتخاب کنند.

خوبی در مورد سبک های تدریس یادگیرنده محور این است که آنها حل خلاقانه مسئله و توانایی به کارگیری مهارت های آموخته شده را در موقعیت های بسیار متنوع توسعه می دهند. مربی همچنین فرصت های بهتری دارد تا سطح مهارت اعضای گروه را در نظر بگیرد و در صورت لزوم از کسانی که به آن نیاز دارند حمایت بیشتری کند. از طرف دیگر، کسانی که سریع‌تر یاد می‌گیرند، می‌توانند کارآمدتر به سمت کارهای چالش برانگیز حرکت کنند.

از سوی دیگر، بزرگ‌ترین چالش‌ها به این واقعیت مربوط می‌شود که مهارت‌های خودتنظیمی یا دانش پایه الزاماً برای کار مستقل با اهداف معین کافی نیست. در این حالت، نتایج تدریس ضعیف باقی می‌ماند و فراگیران برای رسیدن به سطح بعدی توسعه مستقل با چالش‌های واقعی روبرو هستند. همچنین برنامه ریزی تمرینات یادگیرنده به طور قابل توجهی دشوارتر است به طوری که شدت آن در طول تمرین سخت باقی بماند. تمرینات سخت به خودی خود یک هدف نیستند، اما گاهی اوقات، برای مثال، مبارزی که تمرینات موقعیتی خلاقانه انجام می دهد، به تمریناتی نیز نیاز دارد که سرعت آن از بیرون می آید و اجراها به سختی انجام می شوند، بسیار زیاد و به اندازه کافی ساده هستند.

شایان ذکر است که هیچ سبک تدریس صرفاً مربی یا یادگیرنده نیست، اما بازیگران همیشه با تأکیدات متفاوت حضور دارند. از نظر سبک های آموزشی نیز ارزشی ندارد که به دنبال جام مقدس باشید که یکی از راه های صحیح آموزش مهارت های ورزشی است. مهمترین چیز درک سطح شروع گروه، تفاوت بین افراد و شرایط مرزی محیط عملیاتی و شکل دادن به تمرین بر اساس آنها است. یک مربی همه کاره و خودانتقادگر می تواند سبک های مختلف را با گروه های مختلف آزمایش کند و بهترین ها را برای موقعیت های مختلف بیابد. او همچنین پذیرای ایده‌های جدید است و اساساً آماده است تا یادگیرندگان را در نظر بگیرد، حتی اگر تمرین بسیار تحت رهبری معلم یا به سبک دستوری باشد. او همچنین قادر است ابزارهای مشخصی را ارائه دهد که با آن مهارت های آموخته شده را به سطح بعدی یا مرحله کاربردی پیشرفت دهد.

در جدول زیر پرکاربردترین سبک های آموزشی گردآوری شده و برای همه آنها یک تمرین مثال آورده شده است.

سبک تدریس

در مرکز آموزش

فعالیت و هدف

ورزش مثال

آموزش به سبک دستوری

مربی

مربی دستورالعمل ها را با هم به همه نشان می دهد و توضیح می دهد. تکالیف معمولاً همزمان با دستور معلم انجام می شود. بازخورد عمدتاً به اشتراک گذاشته می شود و به کل گروه مربوط می شود. این فقط کمی فضا می گیرد و موثرترین راه برای تحت کنترل نگه داشتن گروه است. نقش یادگیرنده بسیار کوچک است.

در قالب آموزش فناوری پایه. کارگردان دستورات را فریاد می زند.

آموزش تکلیفی و آموزش متمایز

مربی

مربی یا دستورالعمل های مشترک یا دستورالعمل های جداگانه را به گروه های کوچک مختلف می دهد، پس از آن، وظیفه تعیین شده با سرعت خود تمرین می شود. مربی هم به گروه و هم به افراد بازخورد می دهد. وظایف را می توان به طور موثر با تجهیزات ورزشی متمایز کرد. مربی می تواند سطوح دشواری و پیشرفت های مختلفی را به وظایف اختصاص دهد.

تمرین موقعیتی در تمرین مسابقه. بیایید یک موقعیت آماده را تمرین کنیم که در آن A با پای عقب لگد می زند و B در پاسخ یک ضربه به عقب انجام می دهد. ما به نوبت با سرعت خودمان می رویم. مربی با ارائه بازخورد و دستورالعمل های اضافی به اطراف می رود.

تدریس بر اساس خودارزیابی

یادگیرنده

مربی وظیفه می دهد، اما وظیفه یادگیرنده ارزیابی مستقل عملکرد خود است. مربی باید دستورالعمل های روشنی در مورد معیارهای ارزشیابی بدهد تا یادگیرنده ابزار کافی برای اصلاح عملکرد خود را داشته باشد. مربی همچنان می تواند در ارائه بازخورد مشارکت داشته باشد.

مجموعه کامل حرکات تمرین می شود تا مربی همیشه بین تمرینات دستور دهد که به چه مواردی باید توجه کرد. زبان آموزان عملکرد خود را ارزیابی می کنند و آن را با سرعت خود انجام می دهند.

بینش هدایت شده و حل مسئله

یادگیرنده

مربی یک مشکل یا یک وظیفه را به دانش آموزان می دهد، اما راه حل مستقیم برای آن نیست. در بیشتر مواقع راه حل های زیادی وجود دارد و زبان آموز باید خودش به روش اجرا فکر کند. مربی می‌تواند در صورت لزوم با پرسش‌های کمکی و راهنمایی، بینش را راهنمایی کند. ابزارها می توانند به طور موثر مشکلات را محدود کنند.

تمرین موقعیتی در تمرینات مسابقه. مربی وظیفه A را می‌دهد که فقط با ضربات چرخشی پای جلو حمله کند و B باید راه‌حل‌های دفاعی مختلفی برای این کار ایجاد کند.

آموزش بر اساس خلاقیت

یادگیرنده

مربی وظیفه ای را بر عهده می گیرد که در آن زبان آموزان باید به طور مستقل یا در گروه های کوچک بر اساس مهارت هایی که قبلاً آموخته اند چیز جدیدی را توسعه دهند. مربی چارچوب کار را می دهد، اما در غیر این صورت کار آزاد است و تاکید بر استفاده خلاقانه از چیزهای آموخته شده و توسعه موارد جدید است.

گروه کودکان به گروه های کوچک تقسیم می شود. گروه ها به طور مستقل یک عملکرد کوتاه تکواندو را توسعه می دهند. این کار می تواند به عناصر خاصی محدود شود یا می توانید آزادانه نمایشگر را مطابق با سلیقه خود توسعه دهید.

راهنمایی جفتی یا گروهی

فراگیران با هم

مربی تکلیف یا ویژگی های اصلی آن را بیان می کند و پس از آن به صورت دوتایی یا گروهی تمرین می شود تا دائماً به دیگران بازخورد داده شود و فراگیران معلمان همتای یکدیگر باشند. این تمرین همچنین می تواند مبتنی بر معلم کردن خود دانش آموزان باشد.

آموزش سری حرکت به صورت جفتی یا گروهی کوچک. یکی اجرا را اجرا می کند و بقیه یا طبق دستور مربی یا به طور مستقل بازخورد می دهند.

آموزش با نمونه (شامل مربی)

مربی و یادگیرنده

مربی یک وظیفه می دهد، پس از آن شما خودتان آن را به صورت جفت یا در گروه های کوچک انجام می دهید. مربی باید بتواند به عملکردهایی دست یابد که امید است با فراگیران حاصل شود. بازخورد بسیار فردی است، اما نظارت بر فعالیت های کل گروه دشوار است.

پیکارهای دور، جایی که مربی خودش درگیر انجام آن است. او همیشه به هر کسی که با او جفت می شود بازخورد فردی می دهد.

بنابراین ارزش دارد که سبک های مختلف را در کار مربیگری خود آزمایش کنید و صادقانه تأثیر آنها را بر یادگیری ارزیابی کنید. حتی در طی یک تمرین، می‌توانید از یک سبک به سبک دیگر متفاوت باشید، و اغلب این مؤثرترین راه برای یادگیری چیزهای جدید و به کار بردن آنچه قبلاً آموخته‌اید است.

دسته‌ها
وبلاگ مربیگری

اندیشه هایی در مورد اخلاق ورزش

در سالن تکواندوی ما در کونالا تعداد زیادی از ورزشکاران جوان تمرین می کنند که من دستاوردهای آنها را در تمرینات و مسابقات نه تنها از نظر عملکرد بدنی، بلکه از نظر اشتیاق، اشتیاق و علاقه این جوانان تماشا کرده ام. نگرش به پیروزی و شکست در حین پیگیری بازیکنان جوان باشگاه خودم، گهگاه نظرات مختلفی در مورد رشد شخصیت این ورزشکار یا جنبه ذهنی - اگر بخواهید بگویید - هدایت رشد شخصیت این ورزشکار را داشته ام که ساختارمند و ساختارمند نیستند. تا حدودی بدون ساختار، اما در هم تنیده با موضوعی مشابه. وقتی یک شب برای دویدن اسکی رفتم و هدفون را در گوشم گذاشتم، فکر فعال من نبود.

بعد از شروع موسیقی که حال و هوا را تنظیم می کند یاری ساراسوو شروع کرد به صحبت کردن با من اول، به عنوان یک گرم کردن، چند تکه فنری نرم و مانا SAK، اما داستان Sarasvuo به همان سرعتی که اسکی باز Petiko در اولین صعودهای ویتونن گرم شد و به موضوعی رسید که برای من معنادار بود. در 7 مارس 2016، Jari Sarasvuo در برنامه YLE Puhee خود صحبت کرد [http://areena.yle.fi/1-3329073] در اخلاق ورزش. یا در واقع در مورد اخلاق، که او پنج کهن الگو را توصیف کرد.

مدل های Ethos

  • اخلاق کاری
  • اخلاق موفقیت
  • اخلاق فضیلت طلبی
  • اخلاق سرگرم کننده
  • اخلاق مراقبت

البته اینها افکار خود ساراسوو نبود و البته او هم چنین ادعایی نداشت. من به عنوان منبع به مطالب گفته شده نگاه کردم Kirsi Hämäläinen پایان نامه [https://jyx.jyu.fi/dspace/handle/123456789/18557] – ورزشکار و مربی در دنیای ورزش: اخلاق، آرمان ها و آموزش در داستان های ورزشکاران – مقدمه ای که در آن این مفاهیم کمی باز می شود. (خود مطالعه حتما بعدا در زمان بهتری باید خوانده شود.) من خودم را در هیچ چیزی نشناختم و خودم را در همه شناختم. همانطور که در زندگی به طور کلی، تظاهرات زندگی واقعی در اینجا نیز احتمالاً توصیف دقیق ایده های نظری آنها نیست، بلکه ترکیبات و تغییرات مدل های نظری نیمه خشونت آمیز آنهاست.

من قصد ندارم تجربه ذهنی خود را از ارتباط مدل ها با اخلاق خودم در اینجا خراب کنم یا برعکس. و نه حتی در مورد امکانات هدایت یا شکل دادن به اخلاق ورزشکاران جوان، این موضوع اخیر را برای مقاله ای جداگانه برای بعد می گذاریم. حالا فکر کردم چند تا از افکار خودم را در مورد ساختار مدل ethos بنویسم. به عنوان یک قاعده، من از آن دسته ای نیستم که سیاه و سفید فکر کنم، و در اینجا نیز تمایل دارم فکر کنم که هیچ یک از رفتارها بهترین، درخشان ترین و آرزومندترین مدل مطلق نیستند. ورزشکاری که 100% از هر اخلاقی پیروی می کند، قبل از اینکه پتانسیل کامل خود را درک کند، به دیوار نامرئی برخورد می کند. در عوض، آیا می‌توانید بهینه را به‌عنوان نوعی کوکتل از این کهن‌تایپ‌ها در نظر بگیرید، برای مثال یک کیک اخلاقی مانند شکل زیر؟

یک مدل اخلاقی بهینه، آیا چنین چیزی وجود دارد؟

اگر هیچ یک از مدل‌های آماده در صورت تحقق کامل، ایده‌آل نیستند، اخلاق یک ورزشکار بهینه - اگر هم اکنون چنین چیزی وجود دارد - باید شامل چه قطعاتی باشد؟

اخلاق کار شامل ایده ارزش ذاتی کار و رنج است. موفقیت اگر با تلاش بی‌نتیجه و حفاری بی‌پایان به دست نیامده باشد، معنایی ندارد. بخش هایی از اخلاق کاری قطعا مورد نیاز است. روزهایی، حتی دوره‌های طولانی‌تر، وجود دارد که تمرین معنادار نیست، یا حداقل خوشایند و سرگرم‌کننده است. پس بد نیست اگر اخلاق کار باعث شود ورزشکار به تمرین روی بیاورد، حتی اگر در آن لحظه تمایلی به پیروزی در رقابت نداشته باشد یا عملکرد شگفت انگیزی را به کسی نشان دهد. با این حال، در تجلی ناب خود، اخلاق کاری بیشتر به بیماری منجر می شود تا تریبون. پس شاید این جزء اصلی نباشد؟

روحیه موفقیت احتمالاً زمانی سمی ترین است که به طور کامل زندگی شود. در این اخلاق، همه چیز از موفقیت سرچشمه می گیرد. همه. در حد کرامت انسانی. اگر فقط برنده شدن و موفق بودن مهم باشد، لحظات شادی چنین شخصی ناگزیر است. کل ناراضی باقی می ماند. با این حال، تقریباً همه کسانی که در نوعی ورزش رقابتی شرکت می کنند، رگه هایی از این اخلاق را دارند. فکر نمی‌کنم این دنده‌ها خطر چندانی داشته باشند، تا زمانی که در درونی‌ترین وجود آدمی جای پای قابل توجهی پیدا نکنند.

از نظر اخلاقی به راحتی می توان روحیه فضیلت گرایی را ارتقا داد و به عنوان تنها بادوام ترین اخلاق در زمینه ورزش های رقابتی بر روی پایه گذاشت. هنگامی که یک فرد با فضیلت، میل به عملکرد برتر به جلو رانده می شود، تمرکز ورزش تمرین یا موفقیت نیست، بلکه عملکرد است. این یک نقطه شروع عالی است. در آن زمان، نیروهایی که این اخلاق را به جلو می‌برند، ممکن است تمام شود و کمک کوچکی، مثلاً در جبهه‌های حفاری یا موفقیت، ضرری ندارد.

روحیه سرگرمی نیز مانند یک مدل اساسا قابل دوام به نظر می رسد. وقتی تمرین و اجرا سرگرم کننده است، پیگیری کمی و کیفی تمرینات با کیفیت بسیار آسان است که به نوبه خود منجر به موفقیت می شود. هنگامی که در اوج رقابت می کنید، موفقیت اغلب علاوه بر سرگرمی، به آخرین لمس گریم کردن نیز نیاز دارد که برندگان نهایی را تعیین می کند. اگر لذت گرایی دوست اخلاق سرگرمی شود، و نه مثلاً روحیه فضیلت طلبی یا موفقیت، پیروزی در مبارزه نهایی کلیسا به راحتی به شخص دیگری تبدیل می شود.

اخلاق مراقبت بر اجتماع متمرکز است - آموزش و رقابت در حلقه دوستانی که از یکدیگر مراقبت می کنند. این اخلاق غیرقابل انکار برای درگیر شدن در ورزش های انفرادی نیز خوب است، اگرچه در نگاه گذشته، مطمئناً در ورزش های گروهی بر این امر تأکید شده است. حتی با بهترین اراده‌ام، نمی‌توانم یک ورزشکار برتر را ببینم که فقط با این اخلاق هدایت می‌شود، اگرچه احتمالاً واضح است که دوز مناسب از اخلاق مراقبت اغلب چیز بدی نیست.

روابط و تعامل بلوک های اخلاقی

فلوچارت موفقیت در ورزش باید تعداد دیوانه‌واری از عوامل مؤثر بر هسته و پس‌زمینه را در خود جای دهد، اما در مورد این بلوک‌های اخلاقی، ساختار را به شرح زیر بیان کردم. زیربنای همه چیز تمرین است (اخلاق کاری) که منجر به عملکرد عالی (اخلاق فضیلت گرایی) می شود که منجر به موفقیت می شود (اخلاق موفقیت). این پشته با روحیه مراقبت و سرگرمی از لبه های آن ساخته شده است، که به نوعی تهدید به سقوط از لبه پشته را به مدل پشته که منجر به موفقیت می شود باز می گرداند. در این مدل، بلوک ها می توانند با توجه به شخصیت های مختلف اندازه های مختلفی داشته باشند.

این مقاله در ابتدا در وبلاگ Teemu Heino به نشانی منتشر شد HOJOMI.ES در بهار 2016. یک چیز سنگین هرگز کهنه نمی شود!

دسته‌ها
وبلاگ مربیگری

چرا رقابت هیجان انگیز است و چگونه می توان هیجان را کاهش داد؟

در واقع چه چیزی باعث تنش رقابتی می شود؟

مطمئناً هیجان برای هر ورزشکاری یک احساس آشناست و تقریباً همه مطمئناً موافق هستند که عصبانیت چندان خوشایند نیست. تجربه هیجان و به ویژه واکنش ها و شیوه های عمل در بین افراد بسیار متفاوت است. برخی دیگر در حالت پربار هستند و نمی توانند لحظه ای ثابت بمانند در حالی که دیگری سست می شود و عضلات احساس سنگینی می کنند. با این حال، خوب است به یاد داشته باشید که تنش نیز چیز خوبی برای عملکرد است و دقیقاً از طریق واکنش تنشی است که بدن به طور بهینه برای عملکرد آماده می شود.

هیجان یک واکنش کاملا طبیعی به یک موقعیت تهدید آمیز درک شده است. تنش توسط یک واکنش استرس ایجاد می شود، که به نوبه خود از این واقعیت ناشی می شود که ما ناخودآگاه تفسیر می کنیم که در یک موقعیت تهدید کننده یا خطرناک قرار داریم. این واکنش دفاعی قدیمی‌تر از گونه ما است و همچنین یک مکانیسم کلیدی بقا در بیشتر زمان انسان مدرن روی زمین بوده است.

معمولاً هنگام بررسی پدیده، از خودکار بودن بدن صحبت می کنیم مبارزه یا پرواز -واکنشی که وظیفه آن این است که بدن را به طور خودکار و سریع برای شرایطی آماده کنیم که در آن باید در حد توانایی های خود کار کنیم. اقدام سریع، به عنوان مثال زمانی که یک ببر در یک بوته نزدیک کمین کرده است، به گونه ما کمک کرده است تا در شرایط سخت که خطرات عادی است زنده بمانند. امروزه لازم نیست از حملات خود به خودی ببرها بترسیم، اما واکنش ما به موقعیت‌های تهدیدآمیز کاملاً مشابه اجدادمان است.

واکنش استرس باعث افزایش کورتیزول و آدرنالین در بدن می شود که به نوبه خود سیستم عصبی را هدایت می کند تا تمام منابع ضروری ما را بر روی فعالیت هایی متمرکز کند که به بقا کمک می کند. به عنوان مثال، این به معنای افزایش گردش خون در اطراف عضلات بزرگ و در مناطقی است که واکنش پذیری و درک مغز را کنترل می کنند. ضربان قلب ما افزایش می یابد، فشار خون ما افزایش می یابد و تنفس ما تندتر می شود. از سوی دیگر، عملکردهای ثانویه بقا، مانند هضم غذا یا مناطقی که بخش های تحلیلی تر مغز را کنترل می کنند، کند می شوند. به همین دلیل، به عنوان مثال در روزهای مسابقه، معده اغلب کمی ناراحت است و غذا طعم خوبی ندارد. این فکر همچنین واقعاً نمی‌خواهد بدود، که اغلب در این واقعیت منعکس می‌شود که ما چیزها و موجوداتی را در طول اجرای مسابقه فراموش می‌کنیم که در شرایط داخلی به خوبی کنترل می‌کنیم. آنها فقط به اندازه کافی برای عملکرد خودکار ریشه ندارند.

بنابراین تنش در مسابقات ناشی از این واقعیت است که شما ناخودآگاه موقعیت را تهدیدآمیز تفسیر می کنید، حتی اگر عقلاً درک کنید که هیچ چیز وحشتناکی نمی تواند اتفاق بیفتد. با این حال، واکنش به قدری خودکار است که نمی‌توانید بدنتان را مجبور کنید که تنش نکند و دلیلی هم برای این کار وجود ندارد. همانطور که گفته شد، مقدار مناسب تنش باعث بهبود سطح عملکرد می شود.

شدت تنش به‌ویژه تحت تأثیر نحوه مدیریت موقعیت و نوع زنجیره‌های فکری آن است. با کمک اینها، ما همچنین می توانیم یاد بگیریم که میزان تنش خود را از طریق آموزش تنظیم کنیم و در نتیجه روحیه رقابتی خود را بهینه کنیم.

مقدار تنش مناسب چقدر است؟

در یک واکنش استرس و حالت تنش، بدن ما برای عملکرد و شرایط مسابقه آماده می شود و تلاش برای رهایی از همه تنش ها راه حل بدی در هنگام فکر کردن به عملکرد مسابقه خواهد بود. نکته ضروری این است که ابزاری را پیدا کنید که مناسب شما باشد، که با آن بتوانید میزان تنش و احساس را تنظیم کنید تا زمانی که رقابت فرا می رسد، بتوانید بهترین عملکرد را داشته باشید.

قانون یرکس-دادسون ارتباط بین وضعیت استرس و سطح عملکرد را توصیف می کند و قبلاً در آغاز قرن بیستم توسط روانشناسان رابرت یرکس و جان دادسون ایجاد شد. البته این مدل ساده‌سازی فرآیندهای پیچیده است، اما آزمون زمان را پس داده است و همچنین نحوه یافتن حالت بهینه هوشیاری مورد نیاز برای عملکرد ورزشی را به خوبی نشان می‌دهد.

خوب است ورزشکار یاد بگیرد که ببیند و بفهمد که سطح استرس او معمولاً در روز مسابقه کجاست و چه نوع احساسات و زنجیره های فکری از آن ناشی می شود.

برای برخی، سطح استرس و میزان تنش آنقدر زیاد می‌شود که شروع به مانع شدن در عملکرد می‌کند. این را می توان به عنوان بی قراری و مشکل در تمرکز بر روی چیزهایی که برای عملکرد ضروری هستند در نظر گرفت. ورزشکاران اغلب سعی می کنند تنش را با روش های آشنای تنظیم هیجان از بین ببرند. یکی غرق در گوش دادن به موسیقی می شود که به بدن و ذهن کمک می کند تا آرام شود، در حالی که دیگری نیاز اجباری دارد که همیشه بدن خود را گرم کند و بدن را در حرکت نگه دارد.

برای دیگران، افزایش سطح استرس باعث واکنش مخالف می شود، یعنی بدن شروع به احساس سنگینی و افسردگی می کند. بدن به طور معمول وارد یک شعله صرفه جویی می شود و اگر در سطح افکار قادر به انجام این کار نباشد، سطح استرس را به صورت مکانیکی کاهش می دهد. در این مورد، ورزشکار باید راه هایی برای بالا بردن حالت هوشیاری پیدا کند، مثلاً با گرم کردن شدید.

یاد بگیرید که واکنش های استرس خود را تشخیص دهید

وقتی نوبت به تنظیم تنش می‌رسد، ضروری است ابتدا یاد بگیرید که واکنش‌های استاندارد خود را به موقعیتی که استرس‌زا تلقی می‌شود، بشناسید. ارزش آن را دارد که با در نظر گرفتن اینکه چگونه تنش اعمال شما را در سطح ذهنی تغییر می دهد، به عنوان واکنش های بدنی یا تغییر در رفتار، شروع کنید.

سطح ذهنی (تغییرات شناختی)
  • زنجیره های فکری - هیجان چه نوع زنجیره های فکری را در شما ایجاد می کند. برای مثال، آیا بارها و بارها به نتایج احتمالی یا اشتباهاتی که ممکن است مرتکب شوید، می پردازید. آیا در مورد اینکه دیگران در مورد عملکرد یا نتیجه خود چه فکر می کنند زیاد فکر می کنید؟
  • حالات عاطفی - روز مسابقه و عملکرد مسابقه چه نوع حالات عاطفی را در شما ایجاد می کند. به عنوان مثال، آیا احساس ترس و یا شاید هیجان زده می کنید؟
  • توجه و توانایی تمرکز - آیا می توانید روی چیزهایی تمرکز کنید که برای عملکرد ضروری هستند. توجه شما به کجا معطوف می شود و به طور خاص به چه چیزهایی توجه می کنید؟
  • خود صحبتی - صحبت با خود در روز مسابقه چگونه است؟ آیا در ذهن خود جملات مثبتی را برای خود تکرار می کنید که به شما کمک می کند تا عملکرد بهتری داشته باشید یا اینکه خودگویی شما از قبل دلسرد کننده تر است و خودتان را برای شکست آماده می کند؟
واکنش های بدن (تغییرات جسمی)
  • احساس در عضلات - آیا عضلات شما احساس سفت و سنگینی می کنید یا احساس سبکی و سرعت می کنید؟
  • افزایش ضربان قلب و تنفس - تنفس و ضربان قلب خود را کنترل کنید
  • پروانه ها در معده – احساس فشار در قسمت پایین شکم و شاید افزایش نیاز به دستشویی رفتن.
تغییرات در رفتار
  • حالت و نگاه - آیا هنگام تنش، حالت بدن شما تغییر می کند؟ آیا شانه هایتان به زمین افتاده یا به زمین نگاه می کنید؟
  • میزان فعالیت – آیا استرس فعالیت شما را افزایش می دهد یا کاهش می دهد؟ آیا احساس می کنید که باید همیشه کاری انجام دهید یا بهتر است برای چرت زدن خم شوید؟
  • درونگرایی و برونگرایی – آیا در روز مسابقه با افراد دیگر ارتباط کم و بیش دارید؟ برای دیگران، حمایت یک گروه زمانی می تواند مهم باشد که در تنش هستند، جایی که دیگری دوست دارد در آرامش بیشتر باشد.

تغییرات زیادی در ذهن و بدن ورزشکار هنگام آماده شدن برای اجرا رخ می دهد. برخی از آنها راحت تر از دیگران قابل توجه هستند و کل آنها برای هر ورزشکار منحصر به فرد است. شناخت واکنش های استرسی خود یک مهارت مفید است، زیرا تنها از طریق آنها می توانیم روحیه کلی خود را از طریق آموزش تنظیم کنیم.

چگونه وضعیت هوشیاری خود را تنظیم کنم؟

خوب است اگر بتوانیم روی انگشتان خود کلیک کنیم تا بدن خود را در حالت کامل برای عملکرد قرار دهیم. با این حال، این ترفند جادویی امکان پذیر نیست و حتی حرفه ای های سطح بالا نیز باید به طور مداوم تنظیم تنظیم خود را تمرین کنند. قله ها نیز هیجان انگیز هستند، حتی اگر از بیرون همیشه اینطور به نظر نرسد. با این حال، از طریق تجربه و آموزش هدفمند، آنها یاد گرفته اند که از واکنش استرس خود به عنوان بخشی از آمادگی برای عملکرد رقابتی استفاده کنند.

در ادامه راه‌هایی را معرفی می‌کنیم که از طریق آنها می‌توانید سطح هوشیاری و تنش خود را تنظیم کنید، اما همانطور که گفته شد، آموزش هدفمند این موارد حتی خارج از رقابت تنها راه برای تبدیل آنها به جعبه ابزار شماست.

تمرین و رقابت زیاد و کمی بیشتر

این دستورالعمل کاملاً خود توضیحی است. با انجام مکرر کاری در مقادیر زیاد، به یک روال تبدیل می‌شود و انجام روتین‌ها بدون توجه به وضعیت هوشیاری آسان است. واضح است که کسی که در سال به 40 مسابقه می رود، وضعیت مسابقات را بسیار آشناتر از کسی که به 6 مسابقه می رود احساس می کند. به همین ترتیب، اعتماد به نفس در مسابقات بیش از هر چیز از این احساس به وجود می آید که شما سخت تمرین کرده اید و هر کاری که می توانید در ورزشگاه انجام داده اید.

یاد بگیرید که احساسات خود را در طول روز مسابقه تشخیص دهید و نام ببرید

همانطور که قبلا ذکر شد، اگر بخواهیم احساسات و تغییرات بدنی خود را تنظیم کنیم، لازم است. نامگذاری احساسات (برچسب زدن) در حال حاضر یک ابزار قوی برای خود تنظیمی است. صرف این واقعیت که ما می توانیم صادقانه به خود بگوییم که در آن لحظه در تنش هستیم و این چنین احساس می شود و این به ما کمک می کند تا از شر تمام زنجیره های فکری و قضاوتی که خود به خود به موقعیت متصل می کنیم خلاص شویم.

یکی از راه های موثر برای از بین بردن تنش، تعریف مجدد احساساتی است که به عنوان هیجان ایجاد می کند. از نظر فیزیکی، این احساسات تقریباً یکسان هستند، بنابراین از طریق خود گفتاری می‌توانیم خودمان را گول بزنیم تا به جای تنش، اشتیاق داشته باشیم.

یاد بگیرید که زنجیره های فکری منفی و خودگویی را به افکار مثبت تبدیل کنید

مهم نیست که وضعیت بیرونی ما چگونه است، ذهن ما سعی می کند آن را به نحوی به شکلی قابل درک و کنترل بسازد. وقتی ببر از دهان حمله می کند، ما زمانی برای زنجیره های فکری طولانی نداریم، بنابراین صرفاً از طریق واکنش استرس و عملکردهای خودکار عمل می کنیم. با این حال، در یک موقعیت استرس زا طولانی مدت، به عنوان مثال زمانی که منتظر عملکرد خود هستیم، ما زمان داریم تا در مورد موقعیت فکر کنیم.

با این حال، فرآیندهای فکری ما اغلب به طور غیرمنطقی منفی هستند، همانطور که خودگویی ما نیز چنین است. در یک موقعیت تهدیدآمیز، ذهن ما برای بدترین نتیجه ممکن آماده می شود تا به موقع آن را راحت تر بپذیریم. با این حال، زنجیره های فکری منفی خود عملکرد رقابت را مختل می کند و توجه ما را به چیزهایی جلب می کند که خارج از کنترل ما هستند. علاوه بر این، تمرکز بر موارد منفی، به عنوان مثال اجتناب از اشتباهات، تقریباً به طور قطع به این اشتباه منجر خواهد شد. به عنوان مثال، اگر در اواسط مسابقه به حریف فریاد بزنید که به تابلوی امتیاز نگاه نکنید، تقریباً بلافاصله چشمان خود را به آنجا خواهد برد.

برای گسستن زنجیره های افکار منفی کافی است که بتوانید آنها را بشناسید (هنگامی که ظاهر می شوند) و آنها را همانطور که هستند بپذیرید. در این صورت قدرت آنها به طور خودکار قطع می شود. همچنین ارزش یادگیری چند الگوی خودگویی مثبت را دارد که مانند یک مانترا تکرار می شوند، به عنوان مثال درست قبل از اجرا:

"من سخت تمرین کرده ام و می توانم این کار را انجام دهم"
"من احساس می کنم قوی هستم" (حتی اگر این احساس را نداشته باشد)
اولین کاری که در اجرایم انجام می دهم این است که...
"من به اندازه کافی آماده شده ام. خواهیم دید این بار چقدر طول می کشد"
«تنها چیزی که می‌توانم تأثیر بگذارم عملکرد خودم است»

روی چیزهایی تمرکز کنید که می توانید بر آنها تأثیر بگذارید

هر چیز اضافی که ورزشکار در طول روز مسابقه به آن توجه می کند، از منابعی که می تواند برای چیزهایی که برای عملکرد ضروری است استفاده کند، گرفته می شود. به عنوان مثال، یک ورزشکار سری حرکتی که برای اجرای خود آماده می شود، دلیلی ندارد که به شدت عملکرد حریفان خود را تماشا کند، زیرا به سادگی نمی توان آنها را تحت تأثیر قرار داد. در بدترین حالت، فقط در صورتی اضطراب خودمان را افزایش می دهند که عملکرد حریف را خوب ارزیابی کنیم. به همین ترتیب، هنگامی که یک رقیب توجه خود را فقط بر روی ویژگی ها و مهارت های حریف خود متمرکز می کند، عملکرد خود او آسیب می بیند.

ورزشکار باید یک روال اساسی را ایجاد کند که از مسابقه ای به مسابقه دیگر برای او مناسب باشد، متشکل از چیزهایی که قابل کنترل هستند و به عوامل خارجی در حال تغییر وابسته نیستند. مطمئناً در هر مسابقه تغییرات و موقعیت‌های شگفت‌انگیزی وجود خواهد داشت، اما یک روال اولیه خوب این موارد را در نظر می‌گیرد. برای مثال، غذا خوردن در روز مسابقه، گرم کردن برنامه ریزی شده و اتمام درست قبل از اجرا از جمله این موارد است.

آمادگی ذهنی:

تقریباً همه ورزشکاران برتر از یک راه یا از نظر روانی برای مسابقات آماده می شوند. حداقل، شما باید چند بار قبل از خود رویداد، وضعیت رقابت را در ذهن خود به عنوان یک فرآیند طی کنید. تمام روز را تا حد امکان به صورت بصری و غنی در ذهن خود تصور کنید. چه نوع محل برگزاری مسابقه است، چگونه بدن خود را گرم می کنید، در هر لحظه چه می خورید، چه نوع احساساتی در طول روز به شما دست می دهد، قبل از اجرا چه احساسی دارید و غیره. امکان جمع آوری "روال مسابقه" حتی زمانی که در مسابقات نیستیم. گذراندن شدید موقعیت در ذهن، همان مکانیسم هایی را در بدن ما ایجاد می کند که خود موقعیت.

آمادگی ذهنی را نیز می توان با قرار دادن آموزش تصویرسازی به بخشی منظم از روال تمرینی خود، بسیار بیشتر کرد. در این حالت ورزشکار کنترل مکانیسم های خودتنظیمی بدن را از قبل تمرین می کند و می توان روتین های آماده ای ایجاد کرد که با استفاده از آن می توان قبل از اجرای مسابقه در یک چشم به هم زدن حالت بهینه را تنظیم کرد. با این حال، شما باید با راهنمایی یک مربی ماهر شروع به تمرین کنید.

به همین ترتیب، تکنیک های مختلف تنفس و ذهن آگاهی -ورزش منظم ابزارهای جدیدی برای مدیریت احساسات بدنی و ذهنی به شما می دهد.

چیزی برای یادآوری

  • تنش یک واکنش کاملا طبیعی به یک تهدید درک شده است و مقدار مناسب تنش عملکرد را بهبود می بخشد.
  • یاد بگیرید که بفهمید تنش چگونه از نظر ذهنی، جسمی و در سطح تغییرات رفتاری بر شما تأثیر می گذارد.
  • روال هایی برای خود ایجاد کنید که بتوانید از رقابتی به رقابت دیگر آن را تکرار کنید، حتی اگر عوامل خارجی تغییر کنند.
  • تمرین کنید و سخت رقابت کنید تا روال خود را بسازید.
دسته‌ها
وبلاگ مربیگری

JOY - کلید مربیگری

تکواندو سنت ها و آداب و رسوم بسیاری را به همراه دارد. نوشتن افسانه هایی در مورد ارتباطات مختلف بین ورزش و رشد معنوی و نقش معلم در رشد دانش آموز آسان خواهد بود.

ورزش های رقابتی مدرن نیاز به تفکر مناسب دارد.

تجربه ورزشکار محوری است

ورزشکار باید احساس کند که ورزش معنادار است. تنها زمانی ممکن است که ورزشکار نسبت به کارهایی که انجام می دهد مشتاق باشد. گاهی اوقات ورزش سخت است و در آن صورت اشتیاق برای انجام آن توسط خودتان بهتر از مثلاً جمع آوری نیرو از نتایج است.

اشتیاق با اعتماد به نفس محافظت می شود. اعتماد دو بعد دارد. اولین مورد اعتماد به جامعه و به ویژه به بازیگران مرکزی آن است. دومی تا حدی زاییده اولی است و تا حدودی با یادگیری و موفقیت همپوشانی دارد، یعنی اعتماد ورزشکار به اینکه کارهای درست را انجام می دهد.

موفقیت و یادگیری به عنوان یک تجربه روزمره عامل مهم تری از نظر موفقیت شغلی نسبت به دستیابی به اهداف بزرگ فردی است، اگرچه آنها نیز ارزش خاص خود را دارند.

مربی تجربیات ورزشکار را تغذیه می کند

مربی باید در کار خود تلاش کند تا به ورزشکار کمک کند تا در بهترین حالت خود باشد. با این حال، معقول است که کارهایی را که باید انجام دهیم محدود کنیم و بر تجربیاتی تمرکز کنیم که به عنوان محوری شناخته شده اند.

مربی به ورزشکار الهام می بخشد. نکته کلیدی درک عوامل ایجاد شور و شوق در دوره های سنی مختلف است. یک کودک و یک بزرگسال اوج می توانند دلایل بسیار متفاوتی برای انجام ورزش داشته باشند. با این حال، دلیلی وجود ندارد که دلایل مختلف را بیش از حد به دلایل دیگر اهمیت دهیم، بلکه باید آنها را تغذیه کنیم و فرصت هایی برای یافتن دلایل جدید فراهم کنیم.

مربی در زندگی روزمره و جشن ورزش ورزشکار و البته به عنوان پشتیبان در مواقعی که ورزشکار با مشکلات و ناامیدی مواجه می شود حضور دارد. مربی با حضور خود محیط امنی ایجاد می کند. یک ورزشکار زمانی می تواند موفق شود و با خیال راحت شکست بخورد که بداند پشتیبانی در همه شرایط و شرایط وجود دارد. مربی همچنین مراقب شرایطی است که در آن با ورزشکار همکاری می کنند.

مربی ورزشکار را برای انجام کارهای درست راهنمایی می کند. این منجر به تجربیات یادگیری و موفقیت می شود. اغلب، آموزش مرسوم مربیگری تنها بر رشد فیزیک بدن و آموزش مهارت تمرکز دارد، اما از آنجایی که ورزشکار یک ماشین نیست، تنظیم کردن عملکرد کافی نیست. مربی باید به ورزشکار کمک کند تا از منابع ذهنی خود استفاده کند و ابزار جامعی برای فعالیت در عرصه ورزش فراهم کند.

یک مربی نیاز به توسعه و پیشرفت دارد

یک مربی باید مشتاق کارش باشد. او همچنین شور و شوق خود را در اطراف خود، نه تنها با ورزشکار، بلکه برای کل جامعه اطراف به اشتراک می گذارد. اشتیاق یک شرط کلیدی برای یک مربی برای پیشرفت مداوم و از طرف دیگر، کنار آمدن با کار روزانه است.

مربی باید قابل اعتماد باشد تا ورزشکار متعهد به انجام کارها با هم باشد. همچنین برای جامعه اطراف آسان است که متعهد به حمایت از ورزشکار شوند، زمانی که مربی بتواند تداوم و اعتبار سیستم وظیفه را تضمین کند.

یک مربی باید بداند که چگونه است، اما یادگیری مداوم از آن مهم تر است. همه مربیان در ابتدا بد هستند، اما فقط کسانی که آرزوی قوی برای یادگیری و پیشرفت به عنوان یک مربی دارند می توانند مربی برتر شوند.

دسته‌ها
وبلاگ مربیگری

آموزش انفرادی در گروه - نقش و وظایف مربی

تکواندو یک ورزش انفرادی است که تقریباً همیشه به صورت گروهی انجام می شود. این اغلب برای مربیان و علاقه مندان به سایر ورزش ها کمی متناقض به نظر می رسد، اما وقتی بیشتر به آن فکر کنید، در واقع یک سیستم بسیار هوشمند است.

متعلق به یک تیم

تعلق به چیزی برای انسان و به خصوص جوان مهم است. می تواند گروه های مرجع مختلفی در یک زمان وجود داشته باشد. یک تیم ورزشی به عنوان یک گروه مرجع می تواند بسیار قوی باشد. معنای آن را می توان از بیرون تقویت کرد، مثلاً با تشریفات رایج و نشانه های خارجی رایج. با این حال، تاکید بر تیم به عنوان تنها گروه مرجع صحیح می تواند برای پیشرفت بعدی ورزشکار مضر باشد، زیرا ترک تیم می تواند یک تجربه آسیب زا باشد.

 

با این حال، تقویت انسجام درونی تیم مهم است. شرایط مشکل نیز باید فوراً حل شود، حداقل قبل از تبدیل شدن به بحران هایی که وحدت کل تیم را تضعیف می کند. همچنین باید بر مدارا با روش ها و ویژگی های دیگران تأکید کرد. هنگام کار در یک تیم ورزشی، درک مفید بودن کمک به دیگران و متقابل بودن برای موفقیت خود بسیار مهم است.

ساختار تیم

تیم ها یا گروه های تمرینی ثابت عموماً بسیار ناهمگن هستند. فقط گروه های تیم ملی کشورهای برتر و به عنوان مثال تیم های دانشگاهی و حرفه ای کره از گروه های بسیار یکدست تشکیل شده اند. در اروپا اما تیم های ملی قاعدتاً محیط تمرین مرکزی نیستند، بلکه کار در تیم باشگاهی خود انجام می شود.

نمونه ترکیب تیم (فنلاند):
دختر 10 ساله سطح کشوری 4 سال آموزش
دختر 13 ساله سطح مسابقات بین المللی 6 سال آموزش
دختر 12 ساله سطح مسابقات بین المللی 4 سال آموزش
پسر 15 ساله سطح بین المللی 5 سال آموزش
پسر 12 ساله سطح مسابقات بین المللی 5 سال آموزش
پسر 13 ساله سطح بین المللی 4 سال آموزش
پسر 16 ساله سطح بین المللی 7 سال آموزش
پسر 20 ساله سطح ملی 6 سال آموزش
مرد، 28 ساله، سطح مسابقات بین المللی، 12 سال آموزش
زن، 22 ساله، سطح مسابقات بین المللی، 9 سال آموزش

این بسته نه تنها به دلیل تفاوت بین جنسیت ها و گروه های سنی، بلکه با توجه به نیازهای فیزیکی و تاکتیکی مختلف کلاس های وزنی ترکیب شده است.

محتوای آموزشی و تنوع در آموزش

مربی باید به طور مداوم تمرینات را با توجه به نیازهای فردی تغییر دهد. هر ورزشکاری نیازها و شرایط متفاوتی دارد. محتوای برنامه ریزی شده تمرین چارچوبی است که تحول در آن صورت می گیرد.

مربی به نوعی رهبر ارکستر است، اما ارکستر واگنر نمی نوازد، بلکه به شدت جاز را بداهه می نوازد. هرکسی باید بهترین صدای خودش را بیرون بیاورد و به فضیلت گرایی دامن بزند.

نقش های مختلف در گروه

هر ورزشکاری نقش خود را در گروه دارد. نقش تا حدی موقعیتی است، یعنی نقش می تواند در موقعیت های مختلف متفاوت باشد.

مربی باید درک درستی از این نقش های مختلف داشته باشد. درک پویایی گروه به عنوان ابزاری عمل می کند که می تواند برای تقویت رفتار مطلوب و سرکوب پدیده های نامطلوب مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، این تنها در صورتی امکان پذیر است که مربی اختیار داشته باشد.

مهم است که رهبران افکار گروه و کسانی که نقشی مثال زدنی دارند، شناسایی شوند. با تأثیرگذاری بر نگرش آنها، می توان کل گروه را تحت تأثیر قرار داد. تشویق و تنبیه نیز ابزار هستند. اگر کنترل گروه خوب باشد، مشوق ها برای مسئولیت پذیری کافی است و مجازات نادیده گرفته می شود.

اقتدار مربی

مربی باید اقتدار خود را از طریق اعتماد ایجاد کند. شایستگی یک روی این سکه است، همدلی طرف دیگر. اگرچه دنیای یک مربی و یک ورزشکار می تواند بسیار متفاوت باشد، مربی باید بازتاب واقعیت ورزشکار را در تمرینات و فعالیت های گروه حس کند.

برای مربی غیرممکن است که بدون خودشناسی خوب و شناخت نقاط ضعف و قوت خود اقتدار بسازد. مربی باید صادق باشد، حتی زمانی که اشتباه می کند و مثلاً زمانی که خسته، غمگین یا بد خلق است. جوانان به راحتی می توانند تظاهر و اعتماد به نفس جعلی را تشخیص دهند. وقتی جوانان متوجه وجود پس‌زمینه‌های مقوایی می‌شوند، اولین نفر در حال کندن یک سیتاکاری از جیبش است.

الزامات مربی

در تمرین، مربی باید:

  • هر فردی را هم به عنوان یک فرد و هم به عنوان یک ورزشکار برای مربیگری بشناسیم
  • اهداف کلی تری را پیدا کنید که مشترک هستند یا از اکثر اهداف فرعی پشتیبانی می کنند
  • دیدگاه خود را در مورد تمرین به همه نشان می دهد، به طوری که تمرین معنای خود را برای همه حفظ می کند
  • ویژگی های خاص هر ورزشکار را در ارتباطات در نظر می گیرد
  • هر ورزشکاری را در شرایط تمرینی در نظر می گیرد
  • به همه فضا و فرصت هایی برای توسعه می دهد

سایر الزامات مربی:

  • باید پویایی گروه را درک کند
  • قادر به مدیریت یک گروه باشید
  • در کاری که انجام می دهید قابل اعتماد باشید
  • خودشناسی خوبی داشته باشید و دائماً آن را توسعه دهید
  • مطالب خود را بدانید
دسته‌ها
وبلاگ مربیگری

پیوندها

اطلاعات مربیگری زیادی در اینترنت وجود دارد، چه خوب و چه بد. ما چند پیوند مرتبط را در زیر گردآوری کرده ایم.

آموزش عمومی

اول، پورتال ورزشکاران کمیته بین المللی المپیک، که در آن حجم اطلاعاتی که می توانید پیدا کنید خیره کننده است. شما باید به عنوان یک ورزشکار وارد شوید تا آخرین به روز رسانی ها را دریافت کنید و به عنوان مثال. دعوت به سمینارهای آنلاین

https://www.olympic.org/athlete365/

یک سایت داخلی کمی مشابه Terve Urheilja است. بسیاری از چیزهای خوب، اگرچه به طور قابل توجهی محدودتر از قبلی است.

https://terveurheilija.fi/

همچنین می توانید اطلاعات مفید زیادی را در وب سایت SUEK پیدا کنید. و البته https://puhtaastiparas.fi/ - آموزش آنلاین برای گروه های تیم ملی الزامی است.

https://www.suek.fi/

 

تکواندو

در وب سایت انجمن تکواندو فنلاند می توانید چیزهای مفیدی را بیابید، اگر پیدا کردن آنها کمی دشوار باشد. مهم ترین موارد برای ورزشکاران و مربیان را می توان در منوی علاقه مندان یافت که کمی گیج کننده است. شما باید هر هفته اخبار را چک کنید.

https://www.suomentaekwondoliitto.fi/

به ویژه، ارزش برجسته کردن مجموعه مواد را دارد، جایی که می توانید مواد زیادی در سطوح مختلف پیدا کنید.

https://www.suomentaekwondoliitto.fi/harrastajille/materiaalisalkku/julkaisut/

بخش تاریخ چیز سختی است.

https://www.suomentaekwondoliitto.fi/mita-on-taekwondo/historia/

یک بسته خوب در مورد تاریخ به زبان انگلیسی.

https://karate2sentena4.wordpress.com/2011/12/14/storming-the-fortress-a-history-of-taekwondo/

وقتی به حوزه های بین المللی نگاه می کنیم، یک نقطه شروع خوب GMS، سیستم عضویت بین المللی WT است. در اینجا می توانید مسابقات بین المللی رتبه بندی و مسابقات ارزشی و همچنین رتبه بندی فعلی ورزشکاران را بیابید.

https://worldtkd.simplycompete.com/

وب سایت فدراسیون جهانی نیز اطلاعات مفید زیادی دارد، به عنوان مثال. قوانین به روز

http://www.worldtaekwondo.org/

سایت کنفدراسیون قاره اروپا نیز اطلاعات لازم به خصوص در مورد بازی های اروپایی را دارد.

https://www.worldtaekwondoeurope.org/

اگر می خواهید شغل ورزشکاران مختلف را کشف کنید، بهترین آدرس تکواندوتا است. این سایت نقطه شروع خوبی برای تجزیه و تحلیل مخالفان در مسابقات بین المللی است.

https://www.taekwondodata.com/

سایت های خبری کمی در مورد این ورزش وجود دارد، اما حداقل MasTaekwando ارزش دنبال کردن را دارد.

http://en.mastkd.com/

در داخل بازی ها نیز مطالب جالبی تولید می شود.

https://www.insidethegames.biz/sports/summer/taekwondo

دانش واقعی مربیگری کمیاب است. به خصوص در فنلاندی، پیشنهاد واقعاً ناچیز است. وبلاگ کیم سینیسالو منبع مطلق اطلاعات است به طور خاص، ارزش برجسته کردن 4 پست وبلاگ را دارد که همه علاقمندان به این ورزش باید بخوانند.

http://ventrikkeli.blogspot.fi/2012/03/alyn-ja-luovuuden-renessanssi.html
http://ventrikkeli.blogspot.fi/2012/04/painavan-kivijalan-tie.html
http://ventrikkeli.blogspot.fi/2012/06/tekniikan-maailma.html
http://ventrikkeli.blogspot.fi/2013/10/taekwondon-pelivalmennus-yleisesittely.html

در نهایت، اجازه دهید کمی دم باشگاه خود را بالا ببریم و وبلاگ Teemu Heino را توصیه کنیم که جنبه های مختلف این ورزش را با نوشته های مدبرانه مورد بحث قرار می دهد. سرعت انتشار آرام است، اما محتوا حتی سخت تر است.

https://hojomi.es/

لحظات خوش خواندن!

دسته‌ها
وبلاگ مربیگری

چرخه آموزش-مسابقه-بازخورد

همه گاهی می‌بازند و گاهی برنده می‌شوند. این مهم است که تصمیم بگیرید چه چیزی را هدف قرار دهید و کدام اجراها به عنوان اهداف موقتی عمل می کنند. تصویر بالا از کارت ورزشکار آرون کوک taekwondodata.com. کوک هر یک سوم مسابقات ثبت شده خود را باخته است.

شما باید از هر دو برد و باخت درس بگیرید. این کار با تجزیه و تحلیل عملکردها، نتیجه گیری از تجزیه و تحلیل و اصلاح آموزش بر اساس نتیجه گیری انجام می شود.

بازخورد از مسابقه

بازخورد فوری بعد از مسابقه
  •  دلگرم کننده
  •  1-2 نکته مثبت در مورد عملکرد
  •  بدون تحلیل!

اغلب پس از مسابقه، ورزشکار از نظر عاطفی تحت فشار قرار می گیرد و از نظر جسمی خسته می شود. در این صورت خوب است که به رقیب اطمینان داده شود و بازخوردهای مربوط به سوخت گیری و غیره را به او یادآوری کنیم... مهم این است که برای مسابقه بعدی 1-2 چیز را پشت سر بگذاریم یا بعد از باخت 2 نکته مثبت در مورد عملکرد. .
مهم: اگر سایر مربیان یا اعضای تیم بازخورد داشته باشند، به مربی در رینگ داده می شود که پیام ها را به ورزشکار فیلتر می کند. البته می توانید و باید تشویق کنید و تبریک بگویید!

بعد از روز مسابقه

  •  دلگرم کننده
  •  تجزیه و تحلیل کوتاه که در آن موفقیت ها

بعد از روز مسابقه که اوضاع آرام شد، مربی روز را با ورزشکار طی می کند. مهمترین چیز این است که بر جنبه های مثبت عملکرد تأکید کنید، اما همچنین به طور واقع بینانه نکات کلیدی توسعه را بررسی کنید.

بازخورد واقعی

  •  تجزیه و تحلیل واضح - توسط یک مربی
  •  اگر تحلیل نامشخص است - بیایید بحث را ادامه دهیم
  •  بیایید روی تحلیل تمرکز کنیم

بازخورد واقعی 1-2 هفته پس از مسابقه، زمانی که اجراها از روی ویدیوها تجزیه و تحلیل شده اند، داده می شود. گروه های حمایتی ورزشکار نیز حضور داشته باشند. در روز مسابقه خوب است مربیان نکاتی را که باید در نظر گرفته شود یادداشت کنند.

مربیان همچنین نظرات خود را در مورد مواردی که باید در تمرینات با چشم به آینده در نظر گرفته شوند، به اشتراک می گذارند.

دسته‌ها
وبلاگ مربیگری

چهار ویژگی کلیدی یک ورزشکار و خطوط اصلی پیشرفت آنها در مربیگری

چهار ویژگی کلیدی یک ورزشکار و خطوط اصلی پیشرفت آنها در مربیگری

عبارات استفاده شده در این مقاله عموماً در ادبیات مربیگری استفاده می شود، اما حتی در آنجا نیز این اصطلاحات همیشه واضح نیستند یا تفاسیر متفاوتی از آنها ارائه شده است. به همین دلیل است که در اینجا سعی شده است اصطلاحات استفاده شده را باز کرده و در زمینه مربیگری باشگاه توضیح دهیم.

مدل های ارائه شده قوانین سرانگشتی هستند، یک مربی شایسته اگر بداند چه کار می کند می تواند به شدت از آنها منحرف شود.

در مورد برنامه به طور کلی

تمرکز فیزیکی آموزش در برنامه ارائه شده است. تمرین‌ها و تمرین‌های یکسان می‌توانند کیفیت‌های متفاوتی را توسعه دهند، اگر به روشی متفاوت اجرا شوند، اما مربی باید ایده روشنی از آنچه در هر زمان در حال توسعه است داشته باشد.

وقتی می خواهید کیفیت ها را توسعه دهید، ورزشکار باید تمرینات را بداند. به همین دلیل خوب است که اجراهای جزئی را از قبل در گرم کردن قرار دهیم. تقسیم تمرین به دوره های تدریس و کار جداگانه نیز می تواند منطقی باشد، به خصوص در تمرینات سخت تر. آموزش مهارت در حین تمرینات نیز در صورتی امکان پذیر است که شدت تمرین کم باشد.

1. مقاومت گونه ها

در این زمینه، استقامت ورزشی به ویژگی های استقامتی خاص مورد نیاز در تکواندوی رقابتی اشاره دارد. کیفیت های استقامتی هم در طول مسابقه و هم در ریکاوری بین مسابقات مورد نیاز است.

هنگام تمرین استقامتی خاص ورزش، ریتم کار و دوره های استراحت تمرین نقش اصلی را ایفا می کند. خوب است از ریتم هایی که در عملکرد رقابتی ورزش استفاده می شود استفاده شود. 3×2 دقیقه /1 دقیقه. بازگشت و 1.30/30 اینچ به عنوان نقطه شروع عمل می کنند. در صورتی که به دنبال ویژگی‌های استقامتی پایه‌ای باشید، می‌توان ضربان را طولانی‌تر کرد و زمانی که به دنبال استقامت حداکثر یا سرعت بود، آن را کوتاه کرد، زیرا قدرت در دوره‌های کوتاه‌تر افزایش می‌یابد و در دوره‌های طولانی‌تر کاهش می‌یابد.

در چرخه کاری، قدرت و ریتم اجراها بسته به تکرار چرخه ها ممکن است متفاوت باشد. هرچه تعداد چرخه ها بیشتر باشد، شدت درون چرخه کاری کمتر می شود. پس از تمرین، ورزشکار به وضوح خسته است و قادر به انجام تمرینات با قدرت کامل نیست. تقریباً می توان گفت که بعد از یک تمرین خوب و در حال توسعه، ورزشکار باید روی تمرینات ترمیمی و کشش های ترمیمی تمرکز کند.

تمرینات کلیدی:
  • اسپارهای مختلف وظیفه یا اسپار برای ضربه زدن به اهداف.
  • ست های مختلف ضربات با ریتم مناسب برای گل.
  • تمرینات زوجی که در آن الگوی داده شده تکرار می شود
  • دوی سرعت های مختلف، احتمالاً با بخش های ورزشی یا مهارتی ترکیب شده است
  • ست های مختلف پرش یا پرش
توسعه مهارت:

هنگام انجام استقامت، مربی باید حفظ کیفیت را تشویق کند. هنگام انجام تکرارهای زیاد، تکنیک تمایل به خراب شدن دارد و خطاها برجسته تر می شوند. از سوی دیگر، تعداد زیادی تکرار به درستی انجام شده، روش های اجرای تکنیک را ایجاد می کند.

تحرک

ایجاد تحرک در ارتباط با تمرینات استقامتی سنگین دشوار است. به همین دلیل است که بخش های احتمالی در حال توسعه باید بعد از گرم کردن، قبل از دوره های واقعی کار موثر قرار داده شوند. در تمرینات سبک تر، می توانید تحرک پویا را توسعه دهید، به عنوان مثال به شکل مدارهای تناسب اندام نوسان پا.

2. سرعت اسپرت

سرعت ورزش در تکواندو از دو عنصر تشکیل شده است. سرعت واکنش زمان اندازه گیری شده از محرک تا شروع عملکرد است. سرعت جنبش باز هم زمان از ابتدا تا انتهای عملکرد فردی اندازه گیری می شود. در تمرین، طبیعی است که اینها را با هم ترکیب کرده و طبق تمرین از هم جدا کنیم.

هنگامی که در مرز بین تمرینات استقامتی و سرعتی حرکت می کنید، می توانید تقریباً کشش حد را انجام دهید تا تمرین استقامتی سرعت طولانی تر شود (> تقریباً 6-10 ثانیه، حتی 20-30 ثانیه) و ریکاوری ها کوتاه تر شوند ( <20") و تکرارهای بیشتری (> 5-10 در یک سری) وجود دارد تا عضلات در طول تمرین خسته شوند. از سوی دیگر، تمرینات سرعتی با هدف تأثیرگذاری بر سیستم عصبی و حداکثر سرعت انقباض عضلات انجام می شود. اجراها کوتاه هستند (<10 ثانیه) و کمتر در یک مجموعه تکرار می شوند (معمولاً حداکثر 10) و بازده طولانی هستند (بیش از 20، حتی 1 دقیقه یا بیشتر). بازگشت سریال می تواند تا 5 دقیقه باشد. هدف بازگشت کامل به ضربان قلب فعال بین ست ها است و حتی در داخل ست، ضربان قلب باید حداقل تا حدودی تثبیت شود. هرچه ضربان قلب بیشتر شود، بهبودی باید طولانی‌تر باشد.

تمرین سرعت نیاز به گرم کردن سبک اما کافی دارد. تحرک باید حداقل به سطح عملکرد رقابتی برسد. یک ورزش یک ساعته می تواند حتی کمتر از 15 دقیقه طول بکشد. بخش پایداری که ویژگی‌های سرعت را توسعه می‌دهد و زمان کافی برای گرم کردن و خنک کردن هوا باقی می‌گذارد.

تمرینات با قدرت بالا اما توجه به آرامش اجرا انجام می شود. بین اجراها باید بازیابی کافی وجود داشته باشد و اجرا باید کوتاه باشد.

تمرینات کلیدی:
  • تمرینات واکنشی برای اهداف مختلف
  • تمرینات واکنشی با یک زوج
  • ضربات کوتاهی که به گل ها داده می شود
  • پرش ها و ترکیبی از ضربات و پرش ها
توسعه مهارت:

به عنوان یک قاعده، تمرینات باید به اندازه کافی آسان باشد تا ورزشکار بتواند ویژگی را تمرین کند. با این حال، یک تکنیک به خوبی کنترل شده ممکن است نیاز به اصلاح داشته باشد، به ویژه در تمرینات واکنش، یک مثال خوب تغییر فاصله است.

تحرک

تحرک را می توان در قسمت های آماده سازی تمرین توسعه داد. در قسمت هایی که قابل بازیابی است، لازم به یادآوری است که حتی اگر ورزشکار لزوماً احساس خستگی نکند، سیستم عصبی او تحت فشار قرار می گیرد. به همین دلیل، کشش های ترمیمی نباید خیلی سخت باشد.

3. قدرت گونه

قدرت ورزشی توانایی تولید نیرو در حین اجرای ورزشی است. این امر به ویژه از نظر نیروی ضربه ضربات و مشت و هنگام تغییر جهت اهمیت دارد. همچنین برای کنترل بدن در عملکرد ورزشی به طور کلی به قدرت نیاز است.

قدرت ورزشی را می توان به صورت غیر مستقیم یا مستقیم انجام داد. تمرینات غیرمستقیم بسیار نزدیک به عملکرد ورزشی هستند اما شامل تمرینات کلی برای تقویت قدرت هستند. از سوی دیگر، تمرینات مستقیم، اجراهای ورزشی هستند که به نوعی به آنها مقاومت اضافه شده است. برای مثال، اشکال ورزش، تمرینات مقاومتی اضافی با استفاده از مدارها و وسایل کمکی مختلف تناسب اندام است. می توان زوایای شروع اجراهای مختلف را اغراق کرد و از سکوها یا موانع مختلف به عنوان کمک استفاده کرد.

مدارهای تناسب اندام عضلانی سنتی همیشه باید تا حد امکان مخصوص ورزش یا با استفاده از بخش‌های مخصوص ورزش (اسکوات + ضربه به جای فقط اسکات) و در فرمت فواصل، به دلیل سبک بازه‌ای اجرای مسابقه انجام شود. مدارهای تناسب اندام نوسان پا نیز باید تمرین شود. این باشگاه دارای انتخاب خوبی از نوارهای لاستیکی برای مقاومت بیشتر است. توپ های تناسب اندام و کتل بل ها را می توان در اتاق وزن پیدا کرد.

تمرینات کلیدی:
  • مدارهای تناسب اندام
  • تمرین مقاومتی اضافی
توسعه مهارت:

هنگام تمرین قدرت، باید روی روش های عملکرد صحیح تمرکز کنید. به خصوص هنگام ترکیب تکنیک ورزشی با تمرینات، باید مراقب باشید که تکنیک ها به درستی اجرا شوند تا خطر آسیب به حداقل برسد. همچنین مهم است که یاد بگیرید حتی زمانی که ماهیچه ها خسته هستند به تکنیک ها پایبند باشید.

تحرک

تمرینات حرکتی با بخش های قدرتی به خوبی پیش می رود. با این حال، انجام بخش های ترمیمی و لرزش بین بخش های قدرتی و ایجاد کشش ارزش دارد.

4. تحرک

تحرک یک ویژگی مهم در تکواندو است. تحرک به دو دسته تحرک غیرفعال و پویا تقسیم می شود. نمونه ای از تحرک غیرفعال می تواند به عنوان مثال اسپلیت و ضربه بالا پویا باشد. تحرک غیرفعال فقط به تحرک مفاصل و ماهیچه ها نیاز دارد، در حالی که تحرک فعال و پویا به قدرت عضلات و هماهنگی سیستم عصبی برای انجام کار نیاز دارد.

تحرک به طور مداوم در تمام تمرینات، چه در حال توسعه یا حفظ آن، انجام می شود. تمرینات حرکتی در حال توسعه معمولاً به تمرینات سبک‌تر مرتبط می‌شوند، در حالی که تمرینات حرکتی حفظ/باز کردن در تمرینات سخت‌تر انجام می‌شود که هدف آن توسعه کیفیت‌های دیگر است.

به خصوص در چند هفته اخیر توجه به توسعه تحرک غیرفعال شده است.

چرخه های استقامتی و قدرتی همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحرک پویا را توسعه می دهند. در طول دوره های سرعت، تحرک در طول گرم کردن و ریکاوری حفظ می شود.

تحرک به عنوان یک ویژگی به کندی رشد می کند، به خصوص جوانان در مرحله رشد ممکن است علیرغم آموزش های حرکتی گسترده، در مرحله خاصی تحرک خود را از دست بدهند. با این حال، با ورزش منظم، تا زمانی که رشد بدن متوقف شود، تحرک بهبود می یابد. تحرک نیز یک ویژگی بسیار فردی است، برخی افراد به طور طبیعی آن را بسیار بیشتر از دیگران دارند.

fa_IRفارسی
Powered by TranslatePress